این چند نفر

این چند نفر

نوشته‌های این وبلاگ توسط گروهی از نویسندگان نوشته می شود
این چند نفر

این چند نفر

نوشته‌های این وبلاگ توسط گروهی از نویسندگان نوشته می شود

خاک خوب




وقتی مردم مرا در قبری تاریک پنهان نسازید
مثل لکه ننگی که از صفحه زمین می زدایید,
تنم روزی آغوشی گرم بود برای آنان که دوستشان داشتم
و چشمانم تصویری از تمامی احساساتم
دستانم ستایشگرین نوازشگران
و قلبم عصاره ای از عشق ؛
عریانم نسازید
من از هم آغوشی با تن سرد خاک می هراسم
اشک هایتان ارزانیتان
و ناله های بیهوده تان ,
خوب می دانم سه بار که خورشید غروب کند
من برای همیشه در خاطره هاتان غروب می کنم
خروارها خاک سرد برای من
بسترتان همیشه گرم
می دانم خدا مرا خاک خوبی خواهد کرد
تا روزی اندام شما را در آغوش گیرم
روزی که دیر نخواهد بود.



نوشته شده توسط آلبالو 

تنهایی مرگبار




در تنهایی خودم سیر میکردم . به دنبال کسی میگشتم تا تنهاییم را پایان دهد . به نزد آینه رفتم٬ فردی در آن بود که تنهاییم را تمام کرد ٬ ولی حالم را به هم زد . به پشت سرم نگاه کردم تا شاید کسی راببینم که در آینه است و او را بکشم . اما من تنها جلوی آینه بودم . بدم آمد از فرد در آینه ٬ از خودم بدم آمد . آینه را شکستم ٬ فقط برای اینکه دوباره تنها شوم . اما چه تنهایی مرگباری ...





به قلم بابالنگ دراز تنها مانده

تولدی دیگر



از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر


                                                                               منتخبیده از آلبالو

یک آقا معلم بداخلاق!

بدینوسیله کله خر توبیخ وتوجیه٬ و از شما خواننده های گرامی پوزش می خواهم :
(پیرو نوشته قبلی)
 



هییییییی تا کی می خوای زانوی  غم به بغل بگیری (؟) آ نقدر غر غر نکن(.) حال همه رو میگیری(.) بسه چقدر انرژی منفی در میکنی(؟) نیشتو باز کن(!)
ببین دنیا چه خبره (!) پاشو  (!)بابا(٬) دستتو بده به من(٬) بیا باهم بدوییم(!) زود باش عقب
میمونیما (!)
فقط اینو بگم جا نزنیا(٬) رفیق نیمه راه دیگه نمیخوام!


 کله خر جون


-------
پی نوشت :
۱- اصولا به کار بردن نقطه ٬‌ویرگول و علامت سوال در جای خودش چیز خیلی خوبی است.
۲- احترام گذاشتن به شعور مخاطب از آن هم بهتر است .
۳- به خدا ما آبرو داریم کله خر جون ٬ سه خط و خورده ای :۱۲ !!!(اونم فقط غلطهای املایی!!)
۴- انرژی در کردن یعنی چی؟ آدم فکرای بد میکنه!
۵- معمولا میگن نیشتو ببند نه نیشتو باز کن!(چیزی که بسته ست که دیگه نیش نیست٬ ‌هست؟)
۶- معمولا آدم دستش رو میده نه دسته رو!
۷- ناراحت نشی ! فقط مطلبتو قبل از پابلیش بده به یکی یه نگاه بندازه !


دوستدارت :
یک متهم که احساس میکنه یک معلم بد اخلاقه!


با تو ام

هییییییی تا کی می خوای زانو قم به بغل بگیری انقدر غر غر نکن حاله همرو 

میگیری بسه چقدر انرژی منفی در میکنی نیشه تو باز کن

ببین دنیا چه خبره پاشو  بابا دسته تو بده به من بیا باهم بدوییم زود باش عقب

میمونیما

فقط اینو بگم جا نزنیا رفیقه نیمه راه دیگه نمیخوام!


 کله خر جون

یادم تو را فراموش ٬ زمزمه های بچه گانه من !



اولی: کلاغ !
جمعیت : پر!

اولی:گنجیشک؟
جمعیت : پر!

اولی : عقاب؟
جمعیت : پر!

 اولی : بدی و دروغ؟
دومی: پر!

جمعیت : بدی که پر نداره / خودش خبر نداره !

(دو دقیقه بعد ):
جمعیت : تاپ تاپ خمیر ...شیشه پر پنیر٬ دست کی بالا ؟


دومی به گوشه ای میرود با یه عالمه سوال
و جمعیت ادامه میدهد:


اولی : محبت از تو دلای آدما ؟
جمعیت : پر!

اولی : صداقت ؟
....
....
....



بازنویسی توسط یک متهم کوچولو از روی دست یک لاله سیاه

ناکجاآباد



ناکجاآباد شهریست در همین نزدیکیها . نه آدرس میخواهد ونه هیچ چیز دیگر . کافیست چشمانت راببندی و به هیچ چیز فکر نکنی . آن وقت تو در ناکجاآبادی هستی که هیچ کس از آن خبر ندارد . هیچ کس هم در آن نیست غیر از تو . میتوانی خودت را در آن ببینی . آنچیزهایی را که تا کنون ندیده ای . از خودت بدت می آید ٬ شاید . شاید هم ... تا حالا خودت را دیده ای ؟


بابالنگ دراز