طعم گس عاشقی

بودن و یا نبودنم , چه فرق می کند تورا؟
که گر نبود , بودنم , به لب بیایدت : چرا ؟
چشم من است و چشم تو , به من نگه نمی کنی
دگر زمان خویش را , به من تبه , نمی کنی ,
باشم اگر , که بوده ام , نباشمم , نبوده ام
دگر نه شکل آتشم , نه من شبیه دوده ام
لگد کنی مرا اگر , رواست با ندیدنت
شبیه خط خطی شدم , درون خط کشیدنت
ز یاد من نمی رود که لحظه های عاشقی
و حال , من غریقم و ... تو تک سوار قایقی
گذشته ها گذشت و من , گذشته ام برای تو
چه زود تلخ می شود به کام ؛ طعم عاشقی
گمشده در دروغ ها دفتر خاطرات من
دفتر خاطرات نه , تمامی حیات من
شبیه بغض بسته ام , میان های و هوی ها
مرا شکن شکن ببین , درون آب جوی ها
مرا کنار می زنی , به زیر لب که : هان برو ,
کجا روم که پشت سر سیاه و چاله ای جلو !
تو بی خیال و بی خبر ز حالت خراب من
سلام می کنم ولی , نمی دهی جواب من
بودن و یا نبودنم , چه فرق می کند تو را ؟
که گر نبود , بودنم , به لب بیادت : چرا ؟


سروده آلبالو

!.. Hi sinoritaa

  ـ سلام
...
حتی نگاهم هم نمی کند ..
چه رسد به جواب

او راهش را می گیرد و می رود ..
چون همیشه ..
... 
من 
 می نشینم به انتظار جوابش
و تا ابد ..


فریاد خاموش

مال تو

هر کجا هستم ؛ باشم
آسمان مال توست .



نوشته آلبالو ... تحریف شده از روی دست سهراب

یا حق

 نوشتن از تو٬ همیشه برایم دشوار بوده است!

زیرا نه خوبیهایت٬ نه زیباییهایت٬ نه تبسم ناب خداوندیت و نه...
....
هیچ یک در وسعت واژه نمی گنجند!

نوشته یک تازه وارد

... cup of life

می گویم :
دوستت دارم ..

عینک ته استکانی مسخره اش را جابجا می کند و با
چشمان وزغ مانندش توی چشمانم زل می زند ..
...
دستانم را عاشقانه می فشارد ..



فریاد خاموش

هیچ کس

همش میگی:
- (( هیچکس نیست ... ))
....
چشاتو باز کن  
اینهمه (( هیچ کس )) دور و برته
دیگه چه مرگته ؟

آلبالو

.. again plz

دوباره نگاهت می کنم ..
تو همچنان می گریی
و من همچنان نگاهت می کنم ..
ایستاده ام و نگاهت می کنم ..
بی تفاوت..
سرد مثل سنگ ..
..
نمی دانم چرا به یاد آن روز می افتم ..
من می گریستم به پایت
و تو
می خندیدی ..
..
دوباره نگاهت می کنم ..
ناخود آگاه زهرخندی به روی لبانم می نشیند ..



فریاد خاموش


*
خوشحالم که چیزی نزدیک به دو سال از همکاری من و آلبالو می گذرد و اینکه دوباره فرصت
نوشتن در اینجا را یافتم
*