گاهی وقتا احساس می کنم همش دارم اشتباه می کنم
او نوقته که به همه چیز شک می کنم
به بودنشون و نبودنش
و بیشتر ازون به حقیقت داشتنشون
شک می کنم به خودم و احساسم
و شک می کنم به تو و احساست
و شک می کنم به موجودیت عشق
و حتی زندگی
همه احساساتم دلقکای سیرک می شن و با دماغ سرخشون به من می خندن
و همه احساسات تو شبیه کلاغ های سیاه از روی درخت خشک ذهن من می پرن
اونوقت نمی دونی چقدر احساس تهی بودن بهم دست میده
یه کاری کن که احساس نکنم اشتباه کردم
می فهمی که چی می گم ؟
یه جوری واقعی تر ؛ ملموس تر ؛ گولم بزن .
یه جوری که حقیقتا باور کنم .
آلبالو
تنها تصور من از این بهار لگد کوبیدنهای بی وقفه جنین نا خواسته ای
درون رحم آن دخترک درمانده است ..
...
کاش می دانستم آیا اوهم رسیدن سال نو را جشن می گیرد یا نه ..
...
کاش آن شب لعنتی هرگز پیش نیامده بود ..
فریاد خاموش