روزی خواهد رسید
که عزراییل پیامک خواهد زد :
- نوبت توست
و آنگاه
گوشی را خاموش کردن هم
فایدهای ندارد .
چند روز دیگه این وبلاگ که خاطرات زیادی از آدم های مختلف رو همراه خودش داره ، به ٩ سالگی میرسه .
این وبلاگ بخشی از بهترین خاطرات من و همهء نویسندگان اونه .
خاطرات روزهایی که کمتر از این روزها شلوغ بودند و آدم گاهی می تونست دوکلمه حرف غیر حساب ! فارغ از همه حرف های حساب ، توش بنویسه .
اینجا خلوت شده ، برعکس دنیای ما ، که حسابی شلوغ و در هم ریخته است .
آی عشق ،
آی عشق ،
آی عشق ،
روزگاری در مورد تو چه فکرها که نمی کردیم ،
چه چیزها که نمی نوشتیم ،
تو حلقه مفقوده این روزگاری .
آی تنهایی ،
آی تنهایی ،
آی تنهایی ،
تنها رفیق بازمانده از تمام شلوغی ها ،
تو ستودنی ترین همراه این روزهای کشداری ،
آی آرامش ،
آرامش عزیز ،
آرامش مهربان ،
تو از دست رفته ترین اتفاق این سال هایی ،
آی زندگی ،
تو بزرگترین معمایی .
...
کاش میشد تمام این چند نفر برای یک روز هم که شده اینجا دور هم جمع بشن و از گذشت این روزها بنویسند ،
تولدتون مبارک
آلبالو
١٥ سپتامبر ٢٠١٢
چین
خیلی وقته به اینجا سری نزدم
خونه ای که همیشه برام یادآور دنیای از خاطرات خوب بوده و هست
هشت سال گذشت ؟
باورش سخته برام ...
خوشحالم که اینجا با نوشته های دوستان خوبم پا برجاست
سهند ، عادله ، الف کاف و فریاد خاموش
سعی می کنم از این به بعد همراه دوستان باشم
واقعا به آرامش اینجا نیاز دارم
پی نوشت :
- ممنونم از عادلهء عزیز که منو یاد اینجا انداخت ....
از من نپرس که چقدر دوست دارمت
با این سئوال حس می کنم که , جدا شدیم
من با " تو " , می شوم " تو " ولی با چنین سئوال
احساس می کنم که من و " تو " , ما شدیم .