این چند نفر

این چند نفر

نوشته‌های این وبلاگ توسط گروهی از نویسندگان نوشته می شود
این چند نفر

این چند نفر

نوشته‌های این وبلاگ توسط گروهی از نویسندگان نوشته می شود

باور می کنم...


روح صعود را می خواهد...جسم نزول را...
و تو میان این دو نقطه متضاد حیران ایستاده!!!
و هر روز به عمق نزول نزدیکتر می شوی....
باور می کنم که تو تقصیری نداری ....
تمام تقصیر از آن نیروی جاذبه نزول است.


نرگس...

تلفن ...





این سیم ها صدای تو را سرد می کند

احساس های سبز مرا زرد می کند

تا حرف می زنی دل من بغض می کند

و حرف های توی دلم درد می کند

این سیم های لعنتی از من برای تو

یک جسم بی تفکر و بی منطق آفرید

این سیم های لعنتی از تو برای من

تندیس سرد و سنگی یه عاشق آفرید

من مانده ام که حرف دلم را ، دلی اگر . . .

مانده ، برای تو به چه لحنی بیان کنم

تو مانده ای که با همه آشفته حالی ام

آخر چگونه عاشقی ام را عیان کنم

این سیم ها صدای سکوت من و تو را

تا مرز حرف های جدایی رسانده است

از انتظار خوب تو را دیدنم مرا . . .

تا یک جنون تلخ کذایی رسانده است

شاید گناه از من و از این ترانه هاست

یا از صدای عاشقی من که بی صداست !

از هر چه باشد آه  . . . که باور نمی کنم

لحن تو هر چه سرد شود باز بی ریاست

این سیم ها صدای تو را سرد می کند

این سیم ها که رابط مسموم بین ماست

لعنت به هر چه فاصله بین من و تو هست

لعنت به هر چه باعث این سردی صداست . . .

 انتخاب آلبالو    از دفتر مینو 

یک .. ولی صادق




دیدت نسبت به همه چیز و همه کس مثبته ...
عادت کردی که همیشه احساست رو واقعا همونطوری که هست بدون هیچ فریب و دورنگی بگی ...
همیشه سعی کردی صداقت حرف اول رو توی زندگیت بزنه ...
همیشه سعی کردی دلیل دوست داشتن هاتو پیدا کنی ...
دوستش داری چون ....
چون
همدیگه رو درک می کنین ...
چون وقتی با اونی از زندگیت لذت می بری...
چون اون خیلی از تو بهتره ......
چون توو اون مکمل همدیگه هستین ....
چون 2 خیلی بهتره از 1 ....
اما ...
یه روز متوجه می شی که در اشتباه محض بودی ...
حالت از همه استدلال هاش در توجیه عشق و علاقش بهم می خوره ...
یه جورایی عقت می گیره
احساس می کنی با یه موجود عصر حجری روبه رویی نه یه انسان دارای عقل شعور و احساس....
دوست داره نه به خاطرخودت نه به خاطر احساست یا خصوصیات اخلاقیت یا هر دلیل قابل قبول دیگه ای ...
دوست داره فقط به خاطر جسمت به خاطر زیباییت به خاطر خیلی چیزای پست ومزخرف دیگه ای که فکرکردن درباره شون حالتو بدتر می کنه....
حالا دیدگاهت صدو هشتاد درجه فرق می کنه و ....
احساس می کنی که
عدد یک خیلی بهتر و پاکتر و صادقتر و دوست داشتنی تر از عدد دو ست ..

نوشته نرگس

عشق و ترس




عشق و ترس همسایه اند
هرگاه عشق بر ترس غلبه کند ؛ آدم معشوق می شود
و هر گاه ترس بر عشق غلبه کند ؛ آدم عاشق می شود
شاید به همین خاطر باشد که همه عاشق ها ترسویند و همه معشوق ها مغرور و خودسر
اگه ترس از دست دادن چیزی رو داری ؛ هیچوقت طرفش نرو
چون این ترس بلاخره یه روز تو رو از پا در میاره
حتی ؛ اگه اونو از دست ندی .
ولی اگه به ترست غلبه کنی ... همه چی درست میشه

آلبالو آلبالو

... Don't




ببخش ..
ولی فراموش نکن ..


فریاد خاموش با نوشته ای جدید

مسخره!

و خدا پنج موجود مسخره را خلق کرد :

۱- کوآلا :‌ چون چوب بامبویی که میخورد‌، فاقد ارزش غذایی است .
۲- عاشق هایی که مثل کوآلا همدیگر را بغل میکنند و پیشتر نمیروند چون میخواهند ثابت کنند که عشقششان چیز خیلی خیلی پاکیست! 
۳- آنهایی که ادای عاشق ها را در می آوردند .
۴- دختران پانزده ساله ای که برنزه میکنند و دامن میپوشند و میآیند تا کسی عاشقشان شود .
۵- کسانی که عاشق آنها میشوند!


متهم