دیشب بود در نظرم..
نه.. نمی دانم ..
شاید هم شبی از ماهی در میانه تابستان بود
که گرمایش
آدم را می برد به یادآوری جهنمی که
انتظارش را می کشد...
***
نه.. نمی دانم..
شاید شبی بود فقط.
شاید هم شبی بود سیاه..به سیاهی انتهای امروزهایمان
که ادم را می بردبه یادآوری
بی انتهایی آن خواب غریبی که
رد چنگال کابوس نیمه آخرش هنوز دارد
نفسهایم را گاه و بی گاه می سازد..
***
نه.نمی دانم.
شاید شبی بود فقط...