روزی که به دنیا اومدی داشت بارون می اومد
اما اون روز هوا بارونی نبود این فرشته ها بودن که داشتن گریه می کردن
چون یکی ازشون کم شده بود ...
تقدیم به آلبالوی عزیز
نرگس...
دیگر هیچ کششی هیچ جاذبه ای احساس نمی کنم....
باور کن حتی واژه بودن هم عذاب آور شده
من نبودن را ترجیح می دهم ...
من در همین لحظه و در همین ثانیه و در کمال صحت و سلامت اقرار می کنم ...
اقرار می کنم در برابر درگاه تو ؛ حتی حاضرم در مقابل تمام بندگانت فریاد بر آورم :
من از همان زمان که نیست بودم از همان زمانی که حتی مولکول ناقابلی هم نبودم هیچ درخواستی برای هست بودن خود نداشته ام ...
باور کن ....باور کن که در هستی من اشتباهی رخ داده ...
و من هنوز هم فلسفه جبر و اختیار تو را درک نکرده ام؟؟؟
نوشته نرگس
روح صعود را می خواهد...جسم نزول را...
و تو میان این دو نقطه متضاد حیران ایستاده!!!
و هر روز به عمق نزول نزدیکتر می شوی....
باور می کنم که تو تقصیری نداری ....
تمام تقصیر از آن نیروی جاذبه نزول است.
نرگس...
دیدت نسبت به همه چیز و همه کس مثبته ...
عادت کردی که همیشه احساست رو واقعا همونطوری که هست بدون هیچ فریب و دورنگی بگی ...
همیشه سعی کردی صداقت حرف اول رو توی زندگیت بزنه ...
همیشه سعی کردی دلیل دوست داشتن هاتو پیدا کنی ...
دوستش داری چون ....
چون همدیگه رو درک می کنین ...
چون وقتی با اونی از زندگیت لذت می بری...
چون اون خیلی از تو بهتره ......
چون توو اون مکمل همدیگه هستین ....
چون 2 خیلی بهتره از 1 ....
اما ...
یه روز متوجه می شی که در اشتباه محض بودی ...
حالت از همه استدلال هاش در توجیه عشق و علاقش بهم می خوره ...
یه جورایی عقت می گیره
احساس می کنی با یه موجود عصر حجری روبه رویی نه یه انسان دارای عقل شعور و احساس....
دوست داره نه به خاطرخودت نه به خاطر احساست یا خصوصیات اخلاقیت یا هر دلیل قابل قبول دیگه ای ...
دوست داره فقط به خاطر جسمت به خاطر زیباییت به خاطر خیلی چیزای پست ومزخرف دیگه ای که فکرکردن درباره شون حالتو بدتر می کنه....
حالا دیدگاهت صدو هشتاد درجه فرق می کنه و ....
احساس می کنی که
عدد یک خیلی بهتر و پاکتر و صادقتر و دوست داشتنی تر از عدد دو ست ..
نوشته نرگس
- عزیزم تولدت مبارک...
- اوه ممنونم که به فکرم بودی اما ...
- اما چی؟
- اما توی این جعبه خوشگل که خالیه!!
- نه عزیزم توی این جعبه به ظاهر خالی نزدیک به هزار تا بوسه گذاشتم
تا هر وقت دلتنگم شدی یکی ازاون بوسه ها رو مصرف کنی...
نوشته نرگس...