این چند نفر

این چند نفر

نوشته‌های این وبلاگ توسط گروهی از نویسندگان نوشته می شود
این چند نفر

این چند نفر

نوشته‌های این وبلاگ توسط گروهی از نویسندگان نوشته می شود

My darn Birthday....

 

 

از روز تولد گفت.... 

- چرا امروز قیافت اینجوری بود؟ 

- نمیدونی؟ 

- از کجا بدونم؟ 

- امروز تولدم بود. 

- راس میگی؟ 

- مگه روز تولد شوخی هم داره. 

- گفتم امروز یه چیزی رو یادم رفتا ! 

- میدونم... 

- باور کن راس میگم...یادم بود... 

- کادوت باشه طلبت.... 

-ممنونم  

.......

 با خودم میگم مثل پارسال.... 

چرا فقط نمیتونه بهم یه بوسه...حتی مثل قهوه ی تلخش هدیه کنه؟ 

----------------- 

پی نوشت: 

شمعامو فوت میکنم...بدون هیچ آرزویی...

Brutal Memories

این چند روز....هوا آلوده نبود... 

خاطرات بودندند...که کمر به خفه کردن آدما بسته بودند...

FreeDom

 

عجــب صـــــــــــــــــــبــری خــدا دارد ...

خدا را در پستوی خانه نهان باید کرد.... 

------------  

پ.ن:

این روزها تنها صدایی که توی گوشم میپیچد.. 

صدای پدر ندا است... 

صدای که فریاد میزند... 

زنده بمون...زنده بمون ندا....

Eternity

  

     و سهم من از تو.... 

                  نرسیدن بود.... 

                          تنها تراژدی بود که برای من.... 

                           جاودانه 

                            ماند.

Justice

    

جایی بودم که در چهره ی تو...روی ماه خداوند را دیدم...که با خشم مرا نگاه میکرد... 

سرد و بی روح تر از موجودی که بتواند درون کالبد آدمی بدمد...

و برای سخن گفتن من تنها نیاز به یک کلمه بود ..امشب کلمه ام را باران برد .... 

من عاشق باران بودم....... 

امشب .......

Fear

من از شب نمیترسم.... 

من از روز میترسم... 

و راهی که بیراهه ندارد....

& Action

اصولا غرور بازیگرا 100 برابر یه رئیس جمهور موفقه...
در حالی که اندازه ی رفتگر محلشون هم به جامعه خدمت نمیکنن...
خوب نیست انقدر نقش بازی کنیم.