این چند نفر

این چند نفر

نوشته‌های این وبلاگ توسط گروهی از نویسندگان نوشته می شود
این چند نفر

این چند نفر

نوشته‌های این وبلاگ توسط گروهی از نویسندگان نوشته می شود

نیومد زمستون...بر وزن سر اومد زمستون

 پاییز به زمستون: 

بیا برو نوبت توئه 

-ول کن حال ندارم !! 

-د میگم پاشو نوبت توئه ! 

-خوابیدیما!!!!! 

-نمیری؟؟؟ باشه...بهار جان شما بیا برو ! 

...  

--------------------------------- 

پ.ن:

 

میگم خدا هم یه وقتا سر شوخی رو باز میکنه... 

بدختیش میوفته گردن ما !!! 

عکس برفی ندارم !!!فحش ندین پی لیز ! 

سر امتاحاتم هست...درک کنید دیگه!! فرجه داشتیم...رفتیم هوا خوری ! 

نظرات 4 + ارسال نظر
ویروس سه‌شنبه 29 دی‌ماه سال 1388 ساعت 01:56 ق.ظ http://DataBus.Persianblog.ir

پل یک دستگاه اتومبیل سواری به عنوان عیدی از برادرش دریافت کرده بود. شب عید هنگامی که از اداره اش بیرون می آمد متوجه پسر بچه شیطانی شد که دور و بر ماشین نو و براقش قدم میزد و آن را تحسین میکرد. وقتی پل به ماشین نزدیک شد پسرک از او پرسید: " این ماشین مال شماست آقا؟" پل سرش را به علامت تایید تکان داد و گفت " برادرم به عنوان عیدی به من داده است" پسرک متعجب گفت:" منظورتان این است که برادرتان این ماشین را همینجوری بدون اینکه دیناری بابت آن پرداخت کنید به شما داده است؟ آخ جون ای کاش..." پل کاملا مطمئن بود که او آرزو خواهد کرد که او هم یک همچو برادری داشته باشد اما پسرک ادامه داد: "... ای کاش من هم یک همچو برادری بودم"!!!

elnaz پنج‌شنبه 8 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 11:05 ب.ظ

?emtehana tamo0om nashod

نیایش سه‌شنبه 13 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 08:23 ق.ظ http://doctor88.blogfa.com

خوشا به حالتان در فرجه ها هوا میل میفرمایید!!

سمیه سه‌شنبه 13 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 07:18 ب.ظ http://http

اوه اوه نگو
گل رز حیاطمون شکوفه زده چه شکوفه هایی
تو شهری مثل تبریز خیلی نادره این پدیده
دلم برای برفا تنگ شده

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد