این چند نفر

این چند نفر

نوشته‌های این وبلاگ توسط گروهی از نویسندگان نوشته می شود
این چند نفر

این چند نفر

نوشته‌های این وبلاگ توسط گروهی از نویسندگان نوشته می شود

beat just a bit

 برق وسوسه کننده ای دارد زیر این نور زرد.. 

 دستم به عرق نشسته

نوک تیزش را به آرامی روی سینه ام می گذارم 

   دسته اش را محکم تر می گیرم

 با قدرتی تمام چاقو را در سینه ام فرو می کنم 

جوری که بتوان صدای پاره شدن پوست و گوشت را خوب شنید ..  

 دندانم به قروچه می نشیند ناخودآگاه

  آرام و با وسواس عرض سینه را طی می کنم

داغی خونی که برتنم روان است به آتشم کشیده ..

  سینه را کاملا شکافته ام دیگر 

دستم را با فشار به داخلش فرو می برم 

 ...

آه..  

 می تپد

 هنوز هم می تپد..

بیرونش می کشم

دست لرزانم را به سویت که آنسوتر گوشه ای کز کرده ای دراز می کنم 

بیا ..   

بگیرش ..

دیگر مال تو شدم ..

نظرات 6 + ارسال نظر
UnSoken Dream یکشنبه 29 دی‌ماه سال 1387 ساعت 07:11 ق.ظ http://unspokendream.persianblog.ir

این که خودت این کارو بکنی خیلی فرق می کنه با اینکه اون بکنه!

بهانه یکشنبه 29 دی‌ماه سال 1387 ساعت 10:31 ق.ظ

فریاد قدیمی....


نوشته هات سالگرد دارن؟؟؟؟؟

[ بدون نام ] دوشنبه 30 دی‌ماه سال 1387 ساعت 01:30 ق.ظ

امروز کسی از زندگی من رفت...

علی دوشنبه 30 دی‌ماه سال 1387 ساعت 07:57 ق.ظ

چرا وبت فیلتر شده. ناز نوشته هات.ادامه بده

فریادخاموش دوشنبه 30 دی‌ماه سال 1387 ساعت 11:53 ق.ظ

ادرس وبلاگ فریادخاموش:
http://fariadekhamoosh.persianblog.ir

علی چهارشنبه 2 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 10:31 ق.ظ

فریاد خاموش .اینبار بمون. نری دوباره یکسال پیدات نشه ها

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد