این چند نفر

این چند نفر

نوشته‌های این وبلاگ توسط گروهی از نویسندگان نوشته می شود
این چند نفر

این چند نفر

نوشته‌های این وبلاگ توسط گروهی از نویسندگان نوشته می شود

...Out there in the hell

 

 آنسوتر که بنگری زنی مستخدم را میبینی  

که چشمانش نومیدانه رد هر پایی را می پاید که کفشی گل الود به پای دارد.. 

***  

چشمان پیرمردی  که شبانگاهان کارتنی همخوابه اش است 

 و روزها در جوی آب  اقبالش را می جوید  

نومیدانه آسمان را می پاید و با هر رعدی لرزه ای بر جانش می نشیند ..

   

 ***

چشمان پسری  با آن نگاه حریصانه اش  

که ازهر جامه ضخیمی هم روزنی خواهند یافت 

 برجستگی اندام زنی را می پاید 

 که خیس شدن زیرباران برجسته تر می نمایدش .. 

*** 

چشمان دخترک که آن گوشه زیرباران ایستاده  ـ و خمار همه را می پاید ـ 

 که گویی همگان را  به چتری برای تنش می خواند .. 

*** 

ومردی تنها که  ـ چه می دانم..شاید من باشم شاید هم تو ـ 

چه باران بیاید چه نیاید با نگاهی پر از درد غم  

عشق را در هر سرابی به جستجو می نشیند 

 تا که باز در تنهایی تنهایش بنشیند به انتظاری جانکاه..  

 انتظار ..این یار دیرینش..

 

نظرات 2 + ارسال نظر
بهانه سه‌شنبه 21 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 08:11 ق.ظ

ب..

ورونیکا چهارشنبه 22 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 08:20 ب.ظ

مرسی .
واقعیت محض بود .
سبک نوشتاریتون مثله همیشه عالی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد