این چند نفر

این چند نفر

نوشته‌های این وبلاگ توسط گروهی از نویسندگان نوشته می شود
این چند نفر

این چند نفر

نوشته‌های این وبلاگ توسط گروهی از نویسندگان نوشته می شود

( ۱)...In the name of

 

یاد غربت چشمانت دیروز بود به تصورم که مرا بردند به یاد آوری 

آن روزهای اولی که من بودم و توبودی و تصویری که 

از عشق در تابلوی اتاقک ذهنمان نقش بسته بود.. 

همان اتاق پر از پنجره ای که همیشه بسته بودند و تو  

می پرسیدی از من مدام که بیا تا غبار غم را بزداییم از چارچوب چوبی اش.. 

و من که باز مغموم می رفتم به تفکرات غریبی که این روزها از من رخ بر نمی تاباند.. 

 

نظرات 3 + ارسال نظر
بهانه پنج‌شنبه 16 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 12:07 ب.ظ

یادته یه جا یه وقتی گفته بودی خطر ناک شدی...؟ میترسم نکنه منم دارم تجربش میکنم؟؟؟؟؟؟؟.....!!!!!!!!

[ بدون نام ] شنبه 18 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 05:41 ب.ظ

ارش شنبه 18 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 05:55 ب.ظ

میدونی همیشه از اینطوری بودنت خر کیف شدم برام کاملا ملموسه و میدونم که چقدر ازار دهندس چون خودم هم ایننطوری بودم ولی دوستت دارم چون هنوز هم سرشار از احساسی .....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد