این چند نفر

این چند نفر

نوشته‌های این وبلاگ توسط گروهی از نویسندگان نوشته می شود
این چند نفر

این چند نفر

نوشته‌های این وبلاگ توسط گروهی از نویسندگان نوشته می شود

یک تجربه دیگه

زیاد جدی نگیرین
ولی تجربه نشون داده
پیدا کردن آدمهای جدیدی که نشه بدون اونها زندگی کرد
از رها شدن از  کسانی که نشه با اونا زندگی کرد،
آسونتره

پسرک تنها

نظرات 25 + ارسال نظر
defectorsat جمعه 22 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 01:48 ب.ظ http://www.defectorsat.blogsky.com

وبلاگ جالبیداری

وبلاگ من نیس بخدا

سالواتوره جمعه 22 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 02:03 ب.ظ http://naranj.blogsky.com

سلام بیاید یه کامنت ادرس وبلاگتونو بذارید برام لینک کنم چون هم از این عبارت خوشم اومد هم ترانه مای ایمورتالو دوست دارم...

سلام

*+*+*سارا*+*+* جمعه 22 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 02:14 ب.ظ

به به.....اول یه خوش آمد گویی...
بعد هم اینکه...تجربه جالبی بود...ولی باید امتحانش کرد ببینیم می ارزه یا نه.

خوش آمد گویی؟!
چن روز فقط غایب بودم

والریا جمعه 22 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 02:52 ب.ظ

من اینطور فکر نمی کنم...

خیلیها اینطور فکر نمی کنن
ولی خب...

آلبالو جمعه 22 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 04:06 ب.ظ

حالا بلاخره جدی بگیریم یا جدی نگیریم ؟ چون موضوع مهم تر از این حرفاس

بین خودمون باشه
ولی جدی بگیر

سپیده جمعه 22 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 11:21 ب.ظ http://gomshodegan.blogsky.com

جدی نمیگیرم....

آره بابا!
کی به کیه!

ورونیکا شنبه 23 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 12:06 ق.ظ http://veronika.blogsky.com

این عنکبو ته مربوط به قسمت اول نوشتتون می شه یا قسمت دومش :)؟
منبع موثق داره این تجربه ؟!

قسمت اول و دوم کدومه دیگه؟!
منبعش؟!‌
نه بابا. موثق کدومه!

مانا شنبه 23 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 02:12 ق.ظ

پس دیگه پسرک تنها نیستی

مگه گفتم من تجربه ش کردم؟!

داستانک شنبه 23 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 02:01 ب.ظ http://haleheshgh.persianblog.com/

جالب بود

نظر لطف شماست

شااااااااا....... یکشنبه 24 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 10:22 ق.ظ

شاهین یکشنبه 24 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 04:41 ب.ظ http://www.gh0ghn0s3.blogfa.com

چیزی که با اولین نگاه (در اولین جمله) هم نتوان آن را جدی گرفت ارزش نوشتن دارد؟ (یا می نویسیم تنها برای نوشتن!)
یا تجربه کردن؟
یا حتی اثبات لفظی؟

اصطلاحاتی ست مر ابدال را...

[ بدون نام ] سه‌شنبه 26 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 02:31 ب.ظ

به همین آسونی...

...

آرش چهارشنبه 27 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 11:38 ق.ظ http://www.imarash.com/blog

سلام.اولش موافقتم ولی بعدش یک کمی فکر کردم و دیدم که زیاد هم موافقت نیستم

شاید یه کم دیگه که فکر کنی...

ستاره چهارشنبه 27 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 12:13 ب.ظ

(خرچنگ) این از عکسش
زیاد جدی ...
تجربه نشون داده تا اونو پیدا ش نکردی اون یکیو رها نکن
......

منو رها کن از این فکر تنهایی:)
دخترک تنها

تجربه ت یه مقدار بداموزی نداره؟!

مطهره جمعه 29 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 01:45 ق.ظ http://www.aspiring.persianblog.com

سلام...بی اجازه لینکتون کردم اگر خوشتون نمی یاد یا فکر کردین اشکالی داره بیاین بگین برش دارم...اینم یه جورشه دیگه.............................

سلام
مرسی بابت لینک
البته این یه وبلاگ گروهیه!!!!!!!!!! و من فقط یکی از نویسنده هاشم

مریم جمعه 29 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 11:51 ق.ظ http://maryamaliakbari2005.persianblog.com

سلام
چه تجربه ی جالبی

سلام

ترمه جمعه 29 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 11:53 ق.ظ http://terme5084.blogfa.com/

می دونید گفتن همیشه ساده است

همیشه هم نه

کامران جون یکشنبه 31 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 11:51 ب.ظ http://kamranjoon.blogfa.com

عشق را رنگ آبی زدم، دوست داشتن را قرمز، نامردی را قهوهای، دروغ را سفید، ولی نمی دانم چرا به تو که میرسم نمی دانم مهربانی چه رنگی است!
سلام من آپم
منتظرم
[گل][بدرود]

سلام
مرسی

جودی آبوت دوشنبه 1 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 11:13 ق.ظ http://www.judy-aaboot.blogfa.com

سلام .
بهتره کاملا جدی بگیریم
چون این جزوه تجربه هایی که واقعا نباید گرفتارش شد والا آدم مجبور میشه یه اعابه آکبند و گندیده و درب و داغون بندازه تو سطل محترم آشغال

آره جدی بگیریم چیزی رو از دست نمی دیم

جودی آبوت به وقت هیچ وقت دوشنبه 1 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 11:16 ق.ظ http://www.judy-aaboot.blogfa.com

منظورم یه اعصاب آکبند بود که باید درب و داغون و گندیده انداختش تو سطل آشغال آقای رحمان طلب در مورد من نوشتن که محال یه کامنت بدون اشکال بذارم خوب چه میشه کرد جودی آبوت و ....
ولی باور کن همیشه اشکال از کیبوردمه والبته یکم عجله

از دست این کی بوردت

مسیحا سه‌شنبه 2 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 06:15 ب.ظ

جای فریاد خاموش خالیه !!

آره واقعا خالیه

سارا چهارشنبه 3 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 01:39 ق.ظ http://kelopatre.blogfa.com

اوه دوست من..باید جدی گرفت چون حرفت درسته درسته..متاسفانه...چقدر رها شدن از وابستگی سخته..وابستگی به کسی که نمی تونی باهاش اینده ای داشته باشی ولی از شدت تنهایی و بی کسی باهاش می مونی...
وبلاگتون خیلی جالبه.موفق باشید.حال داشتین به من هم سر بزنین.لینکتون کردم.

فصل سرد شنبه 6 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 02:55 ق.ظ

salam
jaleb bod , vali to in 2re zamone hame engar 2nbale sakhty hastan .na?

تینا چهارشنبه 17 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 07:54 ب.ظ

سلام. فکر نمی کنم برا آدم منطقی ای مثه تو این مساله صادق باشه. ولی بد نیست تو هم این جور چیزا رو تجربه کنی

la belle indifference شنبه 27 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 12:39 ب.ظ http://la-belle.blogsky.com

آره!
واقعآ راست میگی!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد