این چند نفر

این چند نفر

نوشته‌های این وبلاگ توسط گروهی از نویسندگان نوشته می شود
این چند نفر

این چند نفر

نوشته‌های این وبلاگ توسط گروهی از نویسندگان نوشته می شود

* شازده خانوم




گل سرخ تو دلم , مال شما , شازده خانوم
خوبه که ایشالله احوال شما ؟ شازده خانوم

نداره قابلتونو این یه تک شاخه گل
گم میشه تو عشق سیال شما , شازده خانوم

میشه باز نرین سفر ؟ سیاره تون اینجا باشه ؟
میشه این گل رو قبول کنید حالا ؟ شازده خانوم

به خدا نبودن شما یه کابوسه برام
بمونید توروخدا , تورو خدا , شازده خانوم

من که چیزی نمی خواستم , من که حرفی نزدم
نندازین ابروتونو همش بالا , شازده خانوم

دست من خالیه اما چشم من پر از شماست
یه نظر نگاه کنید تو چشم ما , شازده خانوم ...


آلبالو



نظرات 10 + ارسال نظر
پسرک تنها یکشنبه 28 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 05:24 ب.ظ http://pesaraketanha.blogsky.com

تروخدا شازده خانوم

نگار یکشنبه 28 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 10:46 ب.ظ http://negarnr.blogsky.com

ببین ... شازده مشدی آلبالو؛ امشب هوای چشام بارونی بود، تو طوفانیش کردی.

ورونیکا دوشنبه 29 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 01:18 ق.ظ http://veronika.blogsky.com

منو یاد یکی از ترانه های محسن چاووشی انداخت ....(عروس قصه)

م دوشنبه 29 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 01:26 ق.ظ

دست من خالیه اما دل من پرازشماس
یه نظر نگاه کنید بر دل افسرده من شازده خانوم
میگم البالو تو حس شعرتو به منم منتقل کردی :)

پرنس آسمان جمعه 3 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 01:23 ب.ظ http://liliss.blogfa.com

شاید تمام آرزوهای شما تو این شازده خانم خلاصه میشه که اگه یه نظر تو چشاتون نگاه کنه به دنیا برسی.حداقل ارزوهای شما دست یافتنیه.
ولی قدرت بیان شعری بالایی دارید .برای شما و تداوم دوستی این چند نفر آرزوی موفقیت میکنم...

هسته ی خسته ی شکسته ی گم شده لای آرز جمعه 3 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 05:11 ب.ظ

چی بگم؟ کاش اونم شازده خانومشو پیدا کنه... راستش منم میگردم بلکه امیر کوچولوی سیاره ی دور افتاده ی دلمو پبدا کنم... دلم برات خیلی خیلی تنگ شده... هیشکی بهتر از تو نمیتونه بفهمه... هیشکی.... بسته های قشنگ و عطر تنش به دستم رسیده بهش بگو آقا کوچولوی نازنینم دست گلت درد نکنه کاش اینایی که این تو نوشته رو میتونستم برای تو اجرا کنم... ولی میگردم بلکه کس دیگه ای هم باشه که بخواد پیشم بمونه و هممممممممممه چیزم باشه تا منم هممممممممممه چیزش باشم....... دلم یهو ترکید اینقده که صداش به گوش همسایه هام رسید.... میبینی چی کار میکنه با من؟ شاید گناه من این بود که ازش چیزی میخواستم.... خوش به حال تو که ازش چیزی نمیخوای... اما شاید اون میخواد که تو ازش چیزی بخوای؟! هان؟!...

هسته خسته شکسته لای آرزوهات جمعه 3 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 05:12 ب.ظ

... اسمم چرا غلطی شد؟! :( دوستاتم با من بدن!!

گم شده!! جمعه 3 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 05:14 ب.ظ

ای بابا بازم که یه تیکه اش جا موند!
ای من قربون اون خنده هات بشم....
لعنت به من لعنتی کم تحمل...
چی کار کنم من آخه؟
چی کار کنم من؟
برام دعا میکنی؟
....

نیلوفرانه سه‌شنبه 7 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 06:37 ب.ظ http://to0otfarangi.blogsky.com

ای من به فدای تو ...

[ بدون نام ] یکشنبه 12 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 09:48 ق.ظ

قامتت چون سروشازده خانوم،
چشمانت چون آهو شازده خانوم،
گیسوانت چون آبشاران،
ابروانت هم چو کمند.شازده خانوم....
...
خلاصه هیچ چیزت به آدمیزاد نرفته شازده خانوم...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد