این چند نفر

این چند نفر

نوشته‌های این وبلاگ توسط گروهی از نویسندگان نوشته می شود
این چند نفر

این چند نفر

نوشته‌های این وبلاگ توسط گروهی از نویسندگان نوشته می شود

سکوت گویا

 

خنده های بلند  و کشدار
قطره اشکی که حلقه می زند
سقوطش از چشمانم
و بغضی که در این میان می شکند
تا پنهان شود
و وجودی که پر از اتهام است
پر از آرزوهای کوچک دست نیافتی
پر از فریاد...
می خواهم فریاد بزنم
می خواهم بگویم
می فهمم
درک می کنم
اما سکوت می کنم
شاید سکوتم گویاتر باشد...

نوشته ی شیما

 

نظرات 13 + ارسال نظر
سینا یکشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 08:53 ب.ظ http://boys-e-girls.blogsky.com

سلام
خوبی ؟
وبلاگ متفاوتی داری. کمی بیشتر بهش برس.
با من بمان...بمان ،بمان
بمان در خیالم در اوج افکارم
بمان در آخرین کلماتم
بمان در سکوت تنها ترین شبم
بمان ... بمان،بمان
بمان به وسعت دنیایم که از تو دارم.
خوشحال میشم بهم سری بزنی.
بای

سعیر یکشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 09:01 ب.ظ http://sandalichobi.blogsky.com

من از این دنیا چی می خوام
دوتا صندلی چوبی
که من و تو رو بشونه
واسه گفتن خوبی
من از این دنیا چی می خوام
یه وجب زمین خالی
همونقدر که یک اتاقک
بشه خونه خیالی
من از این دنیا چی می خوام
یه جعبه مداد رنگی
بکشم رو تن دنیا
رنگ خوبی و قشنگی
آدمای دست و دل باز از توی قلک تاقچه
بردارم بذر محبت واسه برداری تاقچه
از این دنیا چی می خوام
دوتا صندلی چوبی
که من و تو رو بشونه
واسه گفتن خوبی
من از این دنیا چی می خوام
دوتا بال برای پرواز
برم تا روز تولد
برسم به فصل آغاز
برم پیش بچه هایی که یه لقمه نون ندارند
که یه شب با یه دل سیر چشاشونو هم بذارن
بگم غصه ها سر اومد
گریه بس که بهتر اومد
بگم غصه ها سر اومد
گریه بس که بهتر اومد
این دنیا چی می خوام دوتا صندلی چوبی
که من و تو رو بشونه
واسه گفتن خوبی


من که از این دنیا چیزای دیگه یی می خوام...

پسرک تنها یکشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 11:06 ب.ظ http://pesaraketanha.blogsky.com

اگر گویاتر نباشد هم باز سکوت می کنی. نه؟

نمی دونم
اگه راهی بهتر از سکوت سراغ داری خوشحال می شم راهنماییم کنی...

پسرک تنها یکشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 11:08 ب.ظ http://pesaraketanha.blogsky.com

اگر گویاتر نباشد هم باز سکوت می کنی. نه؟

[ بدون نام ] دوشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 04:14 ق.ظ

شاید ...نه حتما گویاتره .

حلا که می گی گویاتره سکوت می کنم...اما امیدوارم یه روزی وقتی فهمید که من درک می کنم...وقتی درک کرد منم یه موقع هایی حق دارم عصبانی بشم...وقتی عصبانی شدم ممکنه یه چیزایی بگم...اون سکوت رو بشکنه ...

عطیه مهربون دوشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 07:54 ق.ظ http://www.judiabotte.blogfa.com

سکوت غرق تماشاست بین آدمها...

یه موقع هایی هم سرشار از ناگفته هاست،به شرطی که بشنوی...

نگین سه‌شنبه 18 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 01:01 ق.ظ http://negin230.blogsky.com

سلام من داستان قورباغه رو خوندم گریم گرفت خیلی گناه داشت :( خواستم اونجا کامنت بدارم اما دوستام گفتن او وبلاگ اپ نمیشه اینجا کامنت گذاشتم.... به من هم سر بزنید خوشحال میشم ... کوچولوی ۲۲ ساله !!! بای

سلام نگین خانم
این داستان مربوط به صاحب خونه اینجا می شه یعنی جناب آلبـــــــالو
که متاسفانه ایشون به من افتخار نمی ده حتی نوشته هام رو بخونه دیگه چه برسه به اینکه بخواد نظر بذاره،بعد اینجا نظر شما رو بخونه....

آلبالو سه‌شنبه 18 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 01:44 ب.ظ

نوشتن از هردوتاش بهتره ... هم از سکوت هم از فریاد .

شاید...
البته راه دیگه یی هم جز نوشتن و گاهی هم سکوت ندارم...
ممنون که اومد

والریا سه‌شنبه 18 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 05:50 ب.ظ

هیچ چیز به اندازهء نوشتن آروم نمی کنه آدمو...با نوشتن خیلی موافقم...

اما گاهی وقتا نوشتنم دردی دوا نمی کنه
اون موقع باید چیکار کرد؟!

تندیسه تنهایی سه‌شنبه 18 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 10:27 ب.ظ http://talkme.blogsky.com

نه در این مورد سکوت نکن این سکوت معنی تسلیم شدن رو می ده ...

عزیزم وقتی راه دیگه یی ندارم چیکار کنم؟
فقط دلم به این یه جمله خوشِ
سکوت سرشار از ناگفته هاست...
یعنی ناگفته های من به گوش اون می رسه؟!

والریا چهارشنبه 19 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 11:36 ب.ظ

اون موقع یکی هست که یادش٬ فقط یادشم آدمو آروم کنه...حتی میشه براش نوشت!

هادی پنج‌شنبه 5 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 06:35 ق.ظ http://autobloghadi.blogsky.com

سلام عزیز
وبلاگ گروهی با حالی دارید..

هادی پنج‌شنبه 5 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 06:39 ق.ظ http://autobloghadi.blogsky.com

سلام عزیز جون//.
وبلاگ خوبی دارید..

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد