این چند نفر

این چند نفر

نوشته‌های این وبلاگ توسط گروهی از نویسندگان نوشته می شود
این چند نفر

این چند نفر

نوشته‌های این وبلاگ توسط گروهی از نویسندگان نوشته می شود

دفترچه خاطرات سیب خاکستری

 

خوندن و فکر کردن به بعضی از خاطرات قدیمی مثل نگاه کردن به عکس یه سیب سرخه
سیبی که شاید الان دیگه وجود نداشته باشه
اما همون یادگاری...به آدم یه آرامش خاصی هدیه می کنه
چون می دونی با نگاه کردن به اون کلی از خاطرات قشنگت مرور میشه
و چه آرامشی قشنگتر از اون لحظه که در حین مرور خاطره لبخندی به قشنگی همون سیب سرخ روی لبت خونه کنه

مثل این یادگاری...
مثل این خاطره...

بازهم..
شب مثال دریاست
و ستاره ها در آن مروارید
قایقی لازم نیست
غرق باید شد در این بحر غریب
دست و پا لازم نیست
اندکی آرامش
و کمی هم رویا
خوب می شد من و تو تا ته دریا برویم
یک عدد مروارید از میان صدف ساکت ابر برداریم
و نگاهش بکنیم
و نگاهش بکنیم
تا دم صبح...

نوشته شده از دفتر خاطرات آلبالویی یک سیب خاکستری


نظرات 6 + ارسال نظر
ماما چهارشنبه 30 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 01:11 ق.ظ

شعرت ارامش داشت ولی همیشه هم اینطوری نیست که می گی خود من از این حق محرومم چون با مرور خاطراتم حتی اگر کمتر از یک ثانیه طول بکشه قلبم تیر می کشه ...

نیلوفر شنبه 2 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 04:02 ق.ظ http://to0otfarangi.blogsky.com

اره.....دست و پا لازم نیست...غرق باید شد در این بحر غریب....کجاست ناجی؟! کجاس اونی که نگاشو به مرواریدام بده؟!

من شنبه 2 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 11:41 ق.ظ http://pardismadhouse.blogsky.com

بالاخره سیب یا آلبالو؟!

آلبالو یکشنبه 3 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 05:09 ب.ظ

فقط می تونم بگم .... یادش بخیر ..... یادش بخیر ...

مهدی چهارشنبه 6 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 09:58 ق.ظ

خاطرات هرچقدر قدیمی تر باشه، برای آدم تازه تر میشه.
حق با تو است. غرق باید شد آخه این مرواریدی که گفتی ارزشش خیلی زیاده حتی بیشتر از ارزش زنده بودن یک غریق..

نیکو پنج‌شنبه 21 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 01:27 ق.ظ http://nikoo55.blogfa.com/

سیب باشید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد