این چند نفر

این چند نفر

نوشته‌های این وبلاگ توسط گروهی از نویسندگان نوشته می شود
این چند نفر

این چند نفر

نوشته‌های این وبلاگ توسط گروهی از نویسندگان نوشته می شود

آدم - حوا




خوش به حال آدم
که تنها عاشق روی زمین بود
بی هراس از ترس از دست دادن معشوقش
بی پروا , در عشق بازی های روزانه اش
نه کسی بود که وقت نبودنش , سد راه حوا شود و متلکی به او بگوید
نه تلفن داشت که نیمه شب , مزاحمی زنگ بزند و فوت کند
و بعد او برود توی فکر که نکند این , فلانی باشد که چشمش دنبال حوا بود
نه پول داشت , که بترسد حوا , هر روز از او مدهای جدید لباس زیر و رو را بخواهد
نه دختر دیگری بود که با دیدنش , دلش یک جوری بشود
نه مرد دیگری که با دیدنش , به حوا بگوید : روسریتو درس کن !
نه آن موفع لوازم آرایشی بود که وقت بوسیدن حوا , صورتش چرب و رنگی شود و رویش نشود به حوا بگوید :
- نمی شه اینقد خودتو چسان فسان نکنی , بابا تو رو همینطوری ساده بیشتر می خواستمت .
نه ماهواره بود , که بترسد حوا با دیدن فیلم هایش هوایی شود
و نه پارتی بود , که مجبور شود برای شاد شدن زورکی , قرص اکس بندازد بالا
نه مجبور بود کار کند , از کله سحر تا بوق سگ ,
که شب خسته و کوفته و با بدن خیس از عرق , رویش نشود برود توی رختخواب , بغل حوا
نه مجبور بود برای ارضاء حس چشم و همچشمی حوا , ماشین بنز چل میلیونی بخرد
خوش به حال حوا
که معشوق ترین , معشوق آدم بود
نه ترسی از آمدن هوو داشت
نه ترسی از بالا زدن رگ تعصب همسر
برگ مویی کفایتش می کرد و گاهی شاید گردن بندی از صدف , تنها زینتش بود
نه حسود بود که چیزی نمی دید برای حسادت , که حس لاینفک زنانه است
نه غمی داشت , که چرا زن فلانی نشدم , که بچه پولدار بود
مردش , تمامی دارایی اش بود , و عشقش .
که بی گمان حتی اگر یک نفر مرد دیگر روی زمین بود , خدا را چه دیدی ؟ شاید ... چمیدانم !
غصه اندامش را نمی خورد , که مبادا دور کمرم فلان سانت از دور کمر فلانی بیشتر شود
که فلانی ای نبود برای مقایسه اش
نه آینه ای بود که دماغش را ببیند در آن و دلش هوس کند برای سربالا کردنش برود جراحی پلاستیک
و نه دانشگاهی بود که دانشجو شود و اونتو از راه بدرش کنند !
تنها مردی که دیده بود , آدم بود و بالاجبار , آدم , تنها کسی بود که دیده بود
.. بیچاره من
که گاهی گم می شوم بین اینهمه آدم ,
یادم می رود هویتم
یادم می رود آدم بودنم
بماند بقیه چیزهایش
بیچاره تو
که مانده ای دودل
که من
یا فلانی
یا فلانی دیگر و .... هزاران نقطه
تازه اخرش ,
من گم می شوم
و تو یکنفر دیگر را ,
عوضی جای من پیدا می کنی
و بعد من , یکنفر دیگر را جای تو
و بعد از طی مسیر ها و مسیرها
و روزها و سالها
و عوض کردن های پی در پی
باز
هم را که می یابیم
تازه می فهمیم که
آنطور که باید , همدیگر را دوست نداریم
و باید ,
از هم جدا شویم
و بعد تو بین اینهمه آدم ؟؟!! میگردی دنبال یک آدم ؟؟!!
و من بین اینهمه حوا ؟؟!! دنبال یک هوا !!
مسخره اس نه ؟
گوشم را می گیرم
و چشمم را
و آرام می روم یک گوشه
یواشکی زمزمه می کنم :
- کاشکی من آدم بودم ,
 تو هم
حوا
هیشکی بین ما نبود ,
 به جز
 خدا

...

نوشته
آلبالو

نظرات 20 + ارسال نظر
من یکشنبه 12 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 12:26 ب.ظ http://pardismadhouse.blogsky.com

خیلی توپ بود...

ویروس یکشنبه 12 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 11:54 ب.ظ http://DataBus.persianblog.com

حقیقت ما را فرا می خواند ، غرق در خنده ی معصومانه ی یک کودک ، یا بوسه های یک معشوق ؛ اما ما درهای عاطفه را به روی او می بندیم و با او مانند یک دشمن برخورد می کنیم . = جبران خلیل جبران

ساناز سه‌شنبه 14 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 05:52 ب.ظ http://diana111.persianblog.com

البالو مثل همیشه فوق العاده بود.آخ اگه بدونی من چه حالی میکنم با این داستانکهات

نرگس... جمعه 17 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 10:15 ب.ظ http://talkme.persianblog.com

چه عکس خوشگلی به متنت خیلی می خوره ...خوب باید تو آف لاین متنت رو دوباره بخونم بعدا حتما می نظرم

فرگل پنج‌شنبه 23 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 06:11 ب.ظ

خیلی قشنگ بود
ای کاش دنیا این طوری باقی می موند
کاشکی فقط خدا بود و خدا.

عرفان جمعه 24 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 11:27 ق.ظ http://www.erfan1234567.persianblog.com

سلام..عالی بود آلبالو...با بلاگت آشنا بودم...بهم سر بزن...

سیب خاکستری جمعه 24 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 02:40 ب.ظ http://maryaaam.persianblog.com

کاش ...فقط کاش سیبی برای خوردن از اون درخت کنده نمی شد.

(`·¸_نسل بی پناه _¸.·´) شنبه 25 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 06:15 ق.ظ http://sajjadkhaksari.persianblog.com

سلام خوبی؟
از اینجا رد میشدم گفتم یه کامنت هم بدم{چشمک}
عالی بود ای ول! بازم میام پیشت فعلا بای

شیما یکشنبه 26 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 10:55 ب.ظ http://shadpary.persianblog.com

قشنگِ...

گل آرا دوشنبه 27 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 08:52 ق.ظ

خیلی قشنگ بود . ولی اگر دنیا همین طوری میموند که دیگر دوست داشتن ارزشی نداشت چون حق انتخاب نداشتی !

ساینا چهارشنبه 29 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 02:25 ب.ظ http://www.tamrhendi.persianblog.com

۴ ۳ ماه شبا وقتی می خواستم بخوابم به این فکر می کردم که بلاگه شما اسمش چی بود الان یه دفعه یی یادم اومد خیلی هم خوشحالم راستی عکسی که گذاشتید محشره خیلی با مزه س

قصه شاه پریون یکشنبه 2 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 07:12 ق.ظ http://baran59.persianblog.com

سلام خوبید؟ خیلی با حال بود

گربه چکمه پوش یکشنبه 2 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 01:30 ب.ظ http://www.naughty-kitty.persianblog.com/

من خوشم اومد بهت لینک دادم!

گربه چکمه پوش یکشنبه 2 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 03:39 ب.ظ http://www.naughty-kitty.persianblog.com/

دیدم لینک اون پایینه گفتم بگم کاش اسمش گربه چکمه پوش بود!!!

ستاره دوشنبه 3 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 12:31 ب.ظ http://eshgegobargerefte.blogsky.com

اوه دستت درد نکنه خیلی خیلی باهال بود لذت بردم ولی تعصب بی خود و حسودی و چشم و هم چشمی و قر و فر ماشالله هزار ماشالله آقایونم بدجوری جذب خودش کرده و دارن گوی سبقت رو از خانمها می ربایند امان از دسته این مردها

[ بدون نام ] شنبه 8 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 12:52 ق.ظ

سلام دوست خوبم.........مثل همیشه عالی بود....کاش منم فرصت داشتم دنبال آدمم می گشتم یا کاش آدمی پیدا می شد پیش از اینکه خیلی دیر بشه منو پیدا می کرد...اما می دونم نه من هیچ وقت به اون می رسم نه اون به من....تازه فکر کنم خدا وقتی منو می آفرید یادش رفت منم باید جفتی داشته منو تنها آفرید تنهای تنها.....البته تنهایی خیلی هم بد نیست مدتیه که که دیگه خیلی حس می کنم تنهام ،احساس بدی نیست از با دیگران بودن خیلی بهتره...بگذریم...وقت کردی یادی از من کن هر چی باشه...
مواظب خودت باش
زود به زود بنویس
در ضمن یه کاری کردم
ولش کن اینجا نگم بهتره بعدا به خودت می گم
موفق باشی

مریم یکشنبه 9 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 02:05 ق.ظ

خیلی ناز بود.راستش من هم گاهی اوقات می نویسموالبته فقط واسه دل خودم.دوست دارم برای شما هم بنویسموخوهستید در خدمتم

دل شکسته سه‌شنبه 18 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 12:42 ق.ظ

بی نظیر بود............... :)

مینا شنبه 12 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 10:29 ق.ظ http://mina-ni.persianblog.com

کاش اینجوری بود که نوشتی... فوق العاده بود.(موفق باشی)

[ بدون نام ] شنبه 19 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 01:53 ق.ظ

این اعتقاد یهودی هاست که شما به این زیبایی نوشتی !!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد