این چند نفر

این چند نفر

نوشته‌های این وبلاگ توسط گروهی از نویسندگان نوشته می شود
این چند نفر

این چند نفر

نوشته‌های این وبلاگ توسط گروهی از نویسندگان نوشته می شود

تب تی وی




میشینی پشت تلویزیون و نگاه می کنی
آدمای اونتو که غصه می خورن ؛ اشک میریزی
آدمای اونتو که شاد می شن ؛ از ته دل می خندی
آدمای اونتو که عاشق می شن ؛ عاشق میشی
آدمای اونتو که تنها می شن ؛ تو هم تنها میشی
میشینی پای تلویزیون و پاهاتو جمع می کنی توی سینه ات
میشینی پای تلویزیون و نگه می کنی
اونقدر نگاه می کنی تا چیزی برای نگاه کردن نمی مونه
اشکاتو پاک می کنی و بلند میشیی
تلویزیونو خاموش می کنی و با آدمای دوست داشتنی اونتو خدافظی می کنی
میری توی اتاق خوابتو درو میبندی
سعی می کنی بخوابی ولی فکرای بد نمی ذاره
احساس خفگی و تنهایی می کنی
از توی رختخواب بلند می شی و دوباره میری پای تلویزیون میشینی
روشنش می کنی و تکرار برنامه های روز قبل رو میبینی
اونقدر می بینی تا خوابت میبره
توی خواب ؛ روی همون صندلی جلوی تلویزیون ؛ خواب تکرار تکرار همون برنامه ها رو میبنی
صب با چشای پف کرده از خواب میپری
از خونه می زنی بیرون
آدمای توی خیابونو دوس نداری
دوس داری زودتر شب بشه تا باز بشینی پای تلویزیون و اونایی که دوس داری رو ببینی
و دوباره نیمه شب بشه تا تکرار برنامه هایی که دیدی رو ببینی
آدمای توی خیابون هیچیشون جالب و قشنگ نیس
آدمای راس راسکی همشون دروغگو و بدن
برعکسش ؛ آدمای توی تلویزیون همه چیشون دوست داشتنی و قشنگه
حتی قیافه آدم بداشون
شب میای خونه
تلویزونو بغل می کنی و ماچش میکنی
اونتو یه عالمه دوس داری
یه عالمه دوست که راحت اشکتو درمیارن و می خندوننت
وقتی تلویزیون روشنه ؛ یادت میره که خیلی تنهایی
یادت میره که کسی دوستت نداره
یادت میره که ...
ولش کن
حواستو جمع می کنی و تکرار سریال عاشقانه تلویزون رو میبینی و اشک میریزی .

آلبالو

نظرات 9 + ارسال نظر
bacchus دوشنبه 26 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 06:00 ب.ظ http://pink-pride.persianblog.com

...!!!

رها سه‌شنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 02:43 ب.ظ http://www.lahzeyetaze.persianblog.com

دوباره نمیخواین بشین این چند نفر ؟‌....نمیدونم مبنای انتخابتون چیه ..اما خب من پیشنهاد دارم ...
---
http://www.rasno.persianblog.com
---
http://www.leylaa.com
---
http://mamrez61.persianblog.com
---
http://www.sweetdreams.persianblog.com/
---
http://ali2003ir.persianblog.com/
---
http://www.parisaa.com/
---


پایدار باشید !

نیلوفر چهارشنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 03:55 ب.ظ http://to0otfarangi.blogsky.com

اره....البته نه سریالها و فیلم های الان! اونها فیلمهای دهه ۶۰ بود همه واسه خودشون خوب و خوش و سلامت بودن!الان باید بری کتاب داستان های بچگیت رو بغل کنی و ببوسی و بگی ای ای ای! یادش بخیر....

نرگس... چهارشنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 08:21 ب.ظ http://talkme.persianblog.com

کاملا موافقم ..تا حالا این جوری به این قضیه فکر نکرده بودم!

[ بدون نام ] سه‌شنبه 3 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 04:46 ب.ظ

delphica سه‌شنبه 3 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 07:23 ب.ظ http://delphica.persianblog.com

آلبالو بوس بر تو که انقدر خوشگل مینویسی.

ویروس جمعه 6 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 12:25 ق.ظ http://DataBus.persianblog.com


چه صدف ها که به دریای وجود /
سینه هاشان ز گهر خالی بود ! /
ننگ نشناخته از بی هنری /
شرم ناکرده از این بی گهری /
سوی هر در گهشان روی نیاز /
همه جا سینه گشایند به ناز ... /
زندگی – دشمن دیرینه ی من – /
چنگ انداخته در سینه ی من /
روز و شب با من دارد سر ِ جنگ /
هر نفس از صدف ِ سینه ی تنگ /
دامن افشان گهر آورده به چنگ /
وان گهرها ... همه کوبیده به سنگ ! = مشیری

پسرک تنها یکشنبه 8 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 11:27 ب.ظ http://pesaraketanha.blogsky.com

سلام
چرا اینقدر کم شدین؟
فقط آلبالو و فریاد خاموش؟
پس کو بابالنگ دراز؟
نرگس؟
شیما؟
.....

دل شکسته سه‌شنبه 18 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 12:54 ق.ظ

دوست دارم همه نوشته هاتو بخونم.... مدتهاست از آدمای توی تلویزیونم خسته شدم.... نوشته های اینجا رو از همه چی تو دنیام بیشتر دوس دارم.....دوست خوبم... همیشه بنویس.... دلم خیلی تنها و غمگینه و تنها نوشته های تو خوشحالش میکنه و از تنهایی لحظاتی درش میاره...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد