سالهاست که این سکوت را تجربه کرده ام بارها نفس در سینه ام حبس شده . چه روزهای سختی را دیده ام .چه شبهای تاریکی را گذرانده ام . این سکوت چیز دیراشنایی است ! پس تو ازمن نخواه که ؟ کنم . نفسهای تورا بسیاری میشناسند همه ما بامید روزی هستیم که دیگر کسی را دلتنگ و نگران نبینیم . به امید ان روز غریب هستیم و هیچگاه از هم چنین سوالی نمی پرسیم !!! دلیلی نمی خواهیم . همه ما خفه شده ایم و دم نمی زنیم
فریاد خاموش
سهشنبه 23 تیرماه سال 1383 ساعت 02:45 ق.ظ
من فکر می کنم بیشتر به این خاطر بود که تو در اتاق رو قفل نکرده بودی و ضمنا تو توی بغل اون زنیکه نبودی .. اون زنیکه توی بغل تو بود و این ناراحتیشو تشدید کرد و دلیل دیگه ناراحتیش هم این بود عکسی که دو سال پیش با هم انداخته بودید رو روی میز برعکس نکرده بودی و ضمنا دلیل بعدی ناراحتیضش این بود که تو لباس تنت نبود و وقتی اون در اتاق رو باز کرد تو داشتی می خندیدی و یادم رفت بگم که دلیل بعدی ناراحتیشم این بود که اون روز روز تولدش بود و تو باز یادت رفته بود ... و دلیل بعدیشم این بود که ... فک می کنم فعلا بسه ... ببینم اون زنیکه که باهش بودی مو بور نبود ؟
سالهاست که این سکوت را تجربه کرده ام بارها نفس در سینه ام حبس شده . چه روزهای سختی را دیده ام .چه شبهای تاریکی را گذرانده ام . این سکوت چیز دیراشنایی است ! پس تو ازمن نخواه که ؟ کنم . نفسهای تورا بسیاری میشناسند همه ما بامید روزی هستیم که دیگر کسی را دلتنگ و نگران نبینیم . به امید ان روز غریب هستیم و هیچگاه از هم چنین سوالی نمی پرسیم !!! دلیلی نمی خواهیم . همه ما خفه شده ایم و دم نمی زنیم
سخت نگیر عزیزم ..
سلام عالی بود از فریاد خاموشم خیلی ممنون همیشه موفق باشی مرگ آرام
وااااااااااااااااای :( حالا چه گیری دادی به اون زنک
به نظر من بهتره طلاقش بدین برین با همون زنک اون طفلی ام اینقدر اذیت نمی شه.....
من فکر می کنم بیشتر به این خاطر بود که تو در اتاق رو قفل نکرده بودی و ضمنا تو توی بغل اون زنیکه نبودی .. اون زنیکه توی بغل تو بود و این ناراحتیشو تشدید کرد و دلیل دیگه ناراحتیش هم این بود عکسی که دو سال پیش با هم انداخته بودید رو روی میز برعکس نکرده بودی و ضمنا دلیل بعدی ناراحتیضش این بود که تو لباس تنت نبود و وقتی اون در اتاق رو باز کرد تو داشتی می خندیدی و یادم رفت بگم که دلیل بعدی ناراحتیشم این بود که اون روز روز تولدش بود و تو باز یادت رفته بود ... و دلیل بعدیشم این بود که ... فک می کنم فعلا بسه ... ببینم اون زنیکه که باهش بودی مو بور نبود ؟
سلام
من روانپزشک خوب سراغ دارما عزیزم
البته اگه دیر نشده باشه/............................؟
نمی فهمم اصلن اتفاقی نیفتاده خوب فرداشب هم نوبت خودشه .البته زیاد مطمئن نیستم چون معلومه سرت خیلی شلوقه!!