این چند نفر

این چند نفر

نوشته‌های این وبلاگ توسط گروهی از نویسندگان نوشته می شود
این چند نفر

این چند نفر

نوشته‌های این وبلاگ توسط گروهی از نویسندگان نوشته می شود

وقتی درد را از نزدیک لمس میکنیم


بوم
.......
.......

آوار ...
زخم ...
جیغ ...
خون ...
درد ...
گریه ...
مامان ...
بوق ...
آمبولانس ...
ضجه ...
شیون ...

مرگ
مرگ
مرگ
مرگ!



:دخترم مادرت مرد!
:خانوم! چشمای پسرت رو ببند ٬ تموم کرده!


معذرت می خوام از همه
هر وقت میومدین اینجا با نوشته هایی مواجه میشدین که ...
بگذریم ...

شاید اینجا جای نوشتن این جور حرفها نیست ٬‌اما...
نمیدونم تا حالا جون کندن یه آدمو جلوی چشماتون دیدین؟
یا رفتن یه عزیزی رو جلوی نگاهتون؟
نمیدونم تا حالا اوخ شدین یا نه؟


اما ٬ این دفعه رو تو رو به خدا٬‌  خواهش میکنم ٬‌التماس میکنم که کمک کنین . نمی گم چه جوری ..هر جوری که میتونین...
میدونم که میدونین درد چیه !




متهم از طرف این چند نفر


نظرات 19 + ارسال نظر
مسافرکوچولو جمعه 5 دی‌ماه سال 1382 ساعت 09:50 ب.ظ

...

فرید جمعه 5 دی‌ماه سال 1382 ساعت 09:54 ب.ظ http://taghdireman.persianblog.com

سلام .... به یاری هموطنان زلزله زده بشتابیم .....۱ شنبه ساعت ۴ پارک نظامی گنجوی ......به همه دوستان اطلاع بدید ....

رژمان جمعه 5 دی‌ماه سال 1382 ساعت 10:03 ب.ظ http://ocean-blue.blogsky.com/

سلام .ناراحتی کاری از پیش نمی بره.بهتر به ایرانیا در بم کمک کنیم.
حاضری بری خون بدی برای هم وطنات.حالا به کمک ما احتیاج دارن

طناز جمعه 5 دی‌ماه سال 1382 ساعت 10:06 ب.ظ http://fifil

پلی تکنیکیا فردا می خوان ستاد راه بندازن!کمک!!!

[ بدون نام ] جمعه 5 دی‌ماه سال 1382 ساعت 10:35 ب.ظ

لاله همکلاسی خوبم از اینکه فهمیدم حالت خوب است خیلی خوشحال شدم.امیدوارم حال مادرت هم خوب باشد و ما دوباره خنده را بر لبهای همیشه شاد تو ببینیم.لاله برای ما نماد طراوت بود اما حالا غصه دار است.

ممد آقا جمعه 5 دی‌ماه سال 1382 ساعت 11:02 ب.ظ http://RoOrO.com

واقعا متاسف شدم... من دارم یه برنامه میریزم که ایرانیای اینجا رو دور هم جمع کنم بلکه بتونیم یه کمک هرچند نا چیز جمع کنیم بفرستیم..

بابالنگ دراز جمعه 5 دی‌ماه سال 1382 ساعت 11:48 ب.ظ http://babalengderaze.blogsky.com

مرگ کسی را با چشمانم ندیدم ... زیرا آن موقع مرا از زیر آوار در می آوردند ... آن موقع من خواب بودم ... آن موقع ... کمک ...

فریاد خاموش شنبه 6 دی‌ماه سال 1382 ساعت 12:11 ق.ظ

کمک .. اینجا یکی هس که هنوز زنده س ..

خانوم دختر شنبه 6 دی‌ماه سال 1382 ساعت 12:51 ق.ظ

من پر گریم امروز:(
میشه برای عزیز منم دعا کنین؟
همه‌ی عزیزاشو از دست داد.
.
.
.
باید تحمل کنه
براش دعا کنین



خواهش میکنم


آلبالو شنبه 6 دی‌ماه سال 1382 ساعت 12:59 ق.ظ

خدای من ... تمامی مهربانی هایت را زمین بلعید ... کجا بودی؟

آلبالو شنبه 6 دی‌ماه سال 1382 ساعت 01:02 ق.ظ http://albalo.blogsky.com

این فاجعه به شدت منو متاثر کرد ... چقدر احساسا بیهودگی می کنم امشب ... خون که هیچ کاش می شد جان داد .

طلا شنبه 6 دی‌ماه سال 1382 ساعت 06:36 ق.ظ http://taliyeh.blogsky.com

صدای نفس هاشومیشنیدم.نای گریه کردن نداشت اما داشت بانگاهش التماسم میکرد.ازالتماس کردن متنفرم.زانوزدم.خوب نگاهش کردم.چشماش اون فروغ همیشگی ونداشت.صورتشوبوسیدم.چشماشوبست وخوابید.برای همیشه...

delphica شنبه 6 دی‌ماه سال 1382 ساعت 09:21 ق.ظ http://delphica.persianblog.com

متاثر شدم!خیلی خیلی خیلی زیاد.هر کمکی از دستم بربیاد در خدمتم.

[ بدون نام ] شنبه 6 دی‌ماه سال 1382 ساعت 10:14 ق.ظ

لاله دیروز صبح خانه داشت لاله دیروز صبح یک مادر مهربان داشت لاله دیروز صبح دو برادر خوب داشت . لاله دیروز غروب خانه نداشت لاله دیروز غروب مادر نداشت لاله دیروز غروب دیگر برادری نداشت.
لاله من می خواهم خواهرت باشم اجازه بده.

مهسا شنبه 6 دی‌ماه سال 1382 ساعت 02:15 ب.ظ http://mlove.persianblog.com

فعلابیاین تا با هم بهشون کمک کنیم .....

آپاچی یکشنبه 7 دی‌ماه سال 1382 ساعت 10:41 ق.ظ http://zendehbegoor.persianblog.com

ظاهرا میدونیم درد چیه... اما اینکه واقعا چیه .........

مهدا یکشنبه 7 دی‌ماه سال 1382 ساعت 11:25 ق.ظ http://speakingwithyou.persianblog.com

نفسی هست هنوز
ورای هوارها
آوارها
و سرانگشتان کوچکی
که توانشان نیست
بیش خاک را شکافتن
آسمان کو؟

آزاده چهارشنبه 10 دی‌ماه سال 1382 ساعت 01:41 ب.ظ http://zarwan.persianblog.com

نه!هرگز معنای چنین دردی رو حتی نتونستم تصور کنم...

رضا شنبه 18 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 03:14 ب.ظ http://life-zendegi.persianblog.com

درود
چیزی نمیشه بگم چون همش درده درد و درد هم گفتن نداره داره؟ فقط باید به پیش راند و موانع رو برداشت که پشت سر چیزی نیست و پشت سر خستگی تاریخ است ........
کامیاب باشی میام که تنها نباشی بدرود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد