این چند نفر

این چند نفر

نوشته‌های این وبلاگ توسط گروهی از نویسندگان نوشته می شود
این چند نفر

این چند نفر

نوشته‌های این وبلاگ توسط گروهی از نویسندگان نوشته می شود

قصه گو!

ترانه زیر به کامران و نوشته های آلبالوییش پیشکش میشود ...



اونی که با چشم گریون، عاشقونه مینویسه
مینویسه وقتی چشماش ، از عبور غصه خیسه
خالی از خاطره مونده ، تنها کارش انتظاره
میون این همه پاییز ، در به در پی بهار ه
مینویسه ، چون نوشتن واسه اون تیر خلاصه
واسه جرمی که نکرده ، قصه هاش خود تقاصه

مرد قصه گوی قصه ! چرا بی صدا نشستی؟
بنویس ! بغضتو بشکن! که بدونن زنده هستی!

بنویس : از تو و از من ، از شبای نیمه روشن
شب جون دادن شعله ، بوی عطر آخرین زن
بنویس: که خیلی وقته ، کسی عاشقی نکرده
قربون مردای عاشق، قربون هر کی که مرده
بنویس : دزدیدن از ما، جون پناه هق هقم رو
اون همیشه با منِ من ، اون همیشه عاشقم رو

مرد قصه گوی قصه ! چرا بی صدا نشستی؟
بنویس ! بغضتو بشکن! که بدونن زنده هستی!

ننویس : تو این زمونه، دلای آدما صافه
تیغ لوطی ، مدتی هست که گرفتار غلافه!
ننویس: از تو نوشتن، تنها چاره س، تنها کاره
آخه اون بهار گریون ، گریه هاتو دوست نداره
میدونم هق هق واژه ، همدم اشک چشاته
هر جای دنیا که باشی ، این ترانه چشم براته ...

مرد قصه گوی قصه ! چرا بی صدا نشستی؟
بنویس ! بغضتو بشکن! که بدونن زنده هستی!

 

آذر۸۲-ساحل دریای طوفانی خزر - پویا

 

نظرات 17 + ارسال نظر
منتظر چهارشنبه 3 دی‌ماه سال 1382 ساعت 01:12 ب.ظ

فوق العاده بود...... و حرف دل همه دوستداران کامران.

مهسا چهارشنبه 3 دی‌ماه سال 1382 ساعت 01:57 ب.ظ http://mlove.persianblog.com

کامران عزیز با نوشته هاش روی من خیلی تاثیر گذاشته٬من از طرفدارای خوبشم ٬ همیشه هم به وبلاگش میرم و نوشته هاشو میخونم امیدوارم همیشه نوشتنو ادامه بده...........
رستی پویا جان شما هم خیلی خوب مینویسی

علی رضا چهارشنبه 3 دی‌ماه سال 1382 ساعت 02:01 ب.ظ

سیلام بد نگذره؟
شمال؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خوب بود

امیر چهارشنبه 3 دی‌ماه سال 1382 ساعت 06:12 ب.ظ http://amirmafia.persianblog.com

سلام خیلی قشنگ نوشتی ....کاش به منم یه سری بزنی کسی از کامران خبر داره ؟؟؟؟؟؟؟؟؟//اگه داره به منم بگین

پــــــــــــــــــــــــونه چهارشنبه 3 دی‌ماه سال 1382 ساعت 09:23 ب.ظ http://pone.persianblog.com


آرام از کنار مردمی که با صدای بلند زاری می کردند گذشتم. به یاد شبی افتادم که به آسمان پر ستاره خیره شده بودیم. گفت:"می خواهم بدانم در پس این ستارگان زیبا چیست؟ جهان چقدر وسعت دارد؟" و بعد از چند هفته به جوابش رسید... همیشه از این سوالها می کرد و من می فهمیدم در پس آن چهره آرام و مهربان، دریایی عمیق و متلاطم از احساس وجود دارد. احساسی که هیچگاه بروزش نمی داد... وقتی پیکر سپید پوشش را در دل خاک نهادند، احساس خاصی نداشتم. می دانستم که او آنجا نیست. دلم به سوی دیگری نشانه می داد. جایی که باید سراغش را می گرفتم آنجا نبود.

پگـــــــــاه چهارشنبه 3 دی‌ماه سال 1382 ساعت 09:41 ب.ظ http://pegah0304.persianblog.com

سلام دوست عزبز
واقعا عالی بود :)
kheili ghashang minevisi aziz. weblog et matlabash aliyee va kheili amigh, lezat bordam va omidvaram hamishe movafagh bashi,

قایقی خواهم ساخت
خواهم انداخت به آب،
دور خواهم شد از این خاک غریب.
که در آن هیچکسی نیست که در بیشه عشق
قهرمانان را بیدا کند.

خوش باشی بای ^_^

محمد چهارشنبه 3 دی‌ماه سال 1382 ساعت 10:29 ب.ظ http://7story.persianblog.com

من هم روزی می نوشتم... افسوس*

فریاد خاموش چهارشنبه 3 دی‌ماه سال 1382 ساعت 10:41 ب.ظ

من نیز تمام وجودم را ـ اگر وجودی باشد دیگر ـ نثار تنها دوستم کامران می نمایم ..ببینید ..او این است ..خود خود او .. این نوشته هافریاد می زنند که ..این منم ..کامران .. حتی اگر بغض بجا مانده اش در گلو باشد ..در عجبم اگر نشناسیدش ..

طلا پنج‌شنبه 4 دی‌ماه سال 1382 ساعت 08:28 ق.ظ http://taliyeh.blogsky.com

شاه کار بود!
کامران:زندگی سخت گرفته؟تو بیخیالش باش.
اینو بدون تاآخرین نفس همه ما باهاتیم.کم نمیاریم.
باید موندویاد داد موندنو...
تابعد...

دی جی امین پنج‌شنبه 4 دی‌ماه سال 1382 ساعت 09:07 ق.ظ

dash pouyaa mesle hamishe bahal bood
mer30
kamran vaghean ali minevisi
vali ye chizi
zendeghi ye bazie ke harcheghadr ghavaninesho jedi tar begiri sakhtar mishe
pas bikhial dorooze darbedari
khodemoono eshghast

آریاک پنج‌شنبه 4 دی‌ماه سال 1382 ساعت 10:53 ق.ظ http://ariyak.persianblog.com

درود.. خیلی زیبا بود

میلاد پنج‌شنبه 4 دی‌ماه سال 1382 ساعت 06:08 ب.ظ http://miladvaali.persianblog.com

سلام..وب لاگ قشنگی داری...به منم سر بزن و بگو نظرت در مورد تبادل لوگو چیه؟..منطزرم

ناهیر پنج‌شنبه 4 دی‌ماه سال 1382 ساعت 06:31 ب.ظ

سلام می کنم/.البالو.

مهستا پنج‌شنبه 4 دی‌ماه سال 1382 ساعت 09:45 ب.ظ http://mahasta.blogsky.com

می دونه براش مهم نیس

اشک پنج‌شنبه 4 دی‌ماه سال 1382 ساعت 11:52 ب.ظ

سلامممممممممممم

آلبالو جمعه 5 دی‌ماه سال 1382 ساعت 05:30 ق.ظ

واقعا نمی دونم چی بگم .. من ... واقعا کم آوردم ... ممنونم

آپاچی یکشنبه 7 دی‌ماه سال 1382 ساعت 10:44 ق.ظ http://zendehbegoor.persianblog.com

بنویس... بنویس ................

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد