این چند نفر

این چند نفر

نوشته‌های این وبلاگ توسط گروهی از نویسندگان نوشته می شود
این چند نفر

این چند نفر

نوشته‌های این وبلاگ توسط گروهی از نویسندگان نوشته می شود

لجن


می خوام دیگه تو چشای کسی خیره نشم...
به کسی نگم دوست دارم...
عاشق نشم...
میشه من لجن بشم ؟
مثل بعضیا ؟
آخ چی میشه اگه لجن بشم!
کیف میده ٬‌نه؟
بدون نگرانی، بدون فکر به آینده ، بدون عشق ٬‌بدون اشک

لابد دنیای شادیه؟

کسی میتونه به من یاد بده ٬ چطور میشه لجن شد؟
مثل اونایی که وقتی میبینمشون عقم میگیره ...
خصوصی،جلسه ای هر چقدر که بگین!
فقط منو لجن کنین ...



نوشته شده توسط یک متهم از روی دست مهندس سعید


نظرات 14 + ارسال نظر
تکیلا سه‌شنبه 29 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 12:16 ق.ظ http://tequila.persianblog.com

آخرشی لجن...

الهام سه‌شنبه 29 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 12:18 ق.ظ http://www.khatkhati3004.persianblog.com

به اندازه ی کافی لجن داریم ..... نمیخواد تو هم بهشون اضافه بشی ... واسه محیط زیست ضرر داره ...؟!!!!!!!!!

بهنود سه‌شنبه 29 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 12:26 ق.ظ

عالی بود مثل همیشه راستی بیا خودم بهت یاد میدم عزیزم ارزونم حساب میکنم

آلبالو سه‌شنبه 29 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 01:01 ق.ظ

لجنم واسه خودش شخصیت داره ... به یه چیز دیگه گیر می دادی خب .

بهنود سه‌شنبه 29 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 11:05 ق.ظ

راستی به بچه های اینجا دیکته درس میدی؟؟!!

delphica سه‌شنبه 29 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 11:57 ق.ظ http://delphica.persianblog.com

بعضیها که ذاتا لجن هستن رو کار نداریم ولی فاجعه اون زمانیه که اونی که لجن نیست لجن بشه!

داش الی سه‌شنبه 29 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 06:14 ب.ظ http://zahremari.persianblog.com

بابا چه لجن لجنی شده اینجا... بلاگ توپیه

اشک چهارشنبه 30 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 12:02 ق.ظ http://ashkeh-mahtab.persianblog.com

سلام ....

نمی دانم که این چشم بلا خیز /
چه میخواهد چه میخواهد ز جانم ؟ /
دگر زین دام هستی سوز افسون /
خدایا ! وارهانم وارهانم

« گلشن کردستانی »

Red Joker چهارشنبه 30 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 10:44 ق.ظ

سلام.ببخشید دیر اومدم.ولی به همتون تبریک مگم.شما انگاری از تو شکم ماماناتون وبلاگ نویس بودین.ذاتی کارتون درسه.
آقای متهم آقا لجن بو میده ، بد رنگه ، ژشته ، ولی تشخیر خودش نیشت.تاژه ماهم اژ هرکی بدمون میاد بیخودی بش میگیم لجن. مخلصیم

اشک چهارشنبه 30 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 02:20 ب.ظ http://ashkeh-mahtab.persianblog.com

سلام ... سعی نکن هیچ وقت لجن بشی ... چون وقتی از لجن زار دوباره در بیایی یه جورایی نابود میشی ....

اشک یکشنبه 4 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 12:05 ق.ظ


این که استعداد در شعر داری خیلی خوب است و اون شعرها
هم جالب بود ... فقط جالب بود .
*
درباره نوشته ی "یه تانگوی زنانه" چیز ِ زیادی درک
نکردم ! یعنی نمیدونم !
*
درباره "لوطی" : خب زمونه عوض شده و کاریش هم نمیشه
کرد ! نمیشه که برگشت به عقب ! الانم همچین بد نیست ولی
داره بد میشه !
نمیدونم ! ولی خب فکر میکنم تقصیر خودمون است که اینجوری
شده و کسی غیرت نداره !
یکی از استاد های من تعریف میکرد که یکی از همکاراش
داشته تو خیابون میرفته یه موتوری میاد کیف زنه رو
میزنه ، ولی این زنه کیف رو ول نمی کنه و همین طوری روی
زمین کشیده میشه !
یه یارو اونجا بوده که فقط داشته این صحنه رو نگاه
میکرده !
حتی با ماشینی که زیر پاش بوده دنبال اونا نمیکنه !
فقط و فقط میشینه نگاه میکنه !
چرااینطوری شده ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
*

مسافرکوچولو چهارشنبه 5 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 11:32 ب.ظ http://mosaferkoochooloo.blogspot.com

:://////////////.......

داغی قهوه به داغی عشق شنبه 13 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 08:49 ب.ظ http://www.1490154.blogfa.com

موفق باشید

نیلوفر سه‌شنبه 20 دی‌ماه سال 1390 ساعت 11:00 ب.ظ http://mankantopolo.blogsky.com/

۸۲؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
الان ۹۰
:(

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد